مقالات من

دانلود مقالات

مقالات من

دانلود مقالات

دانلود مقاله سنتز مزوپور سیلیکا SBAدر15 و ایجاد گروه های عاملی بر روی آن جهت کاربرد کاتالیستی در تهیه بیودیزل با word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله سنتز مزوپور سیلیکا SBAدر15 و ایجاد گروه های عاملی بر روی آن جهت کاربرد کاتالیستی در تهیه بیودیزل با word دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله سنتز مزوپور سیلیکا SBAدر15 و ایجاد گروه های عاملی بر روی آن جهت کاربرد کاتالیستی در تهیه بیودیزل با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله سنتز مزوپور سیلیکا SBAدر15 و ایجاد گروه های عاملی بر روی آن جهت کاربرد کاتالیستی در تهیه بیودیزل با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله سنتز مزوپور سیلیکا SBAدر15 و ایجاد گروه های عاملی بر روی آن جهت کاربرد کاتالیستی در تهیه بیودیزل با word :

سال انتشار: 1392
محل انتشار: سومین همایش ملی سوخت، انرژی و محیط زیست
تعداد صفحات: 4
چکیده:
با توجه به اهمیت این واکنش در تولید بیودیزل، به بهبود عملکردکاتالیست در این واکنش مبادرت گردید. واکنش ترانساستریفیکاسیون یک واکنش تعادلی برگشت پذیر برای تولیدبیودیزل می باشد. در این تحقیق ، به اصلاح عملکرد فرایند تولید بیودیزل از روغن کرچک با استفاده از مزوپور سیلیکای SBA-15 اصلاح شده با گروه عاملی آمین، به عنوان کاتالیست، پرداختهشده است. این نوع از مزوپور سیلیکا دارای ذرات کروی ،قطرحفرات مناسب و سطح ویژه بالا می باشد. در مرحله ی اول SBA-15 سنتز شد. در مرحله ی بعد، با استفاده از ترکیبات ارگانوسیلان، به ویژه تری اتوکسی سیلیل آمینو پروپان، گروه عاملی NH2 به عنوان گروه بازی بر روی این مزوپور ایجاد شد. در پایان واکنش هیدرولیز ترکیب مذکور در حضور متانول ، عملکرد کاتالیست بررسی شده و با روش GC-MS میزان پیشرفت واکنش دنبال شد. راندمان واکنش 99% با استفاده از GC-MS تایید شد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله در مورد روشهای نمونه سازی و قالب سازی سریع بر مبنای CAD/CAM با word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله در مورد روشهای نمونه سازی و قالب سازی سریع بر مبنای CAD/CAM با word دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله در مورد روشهای نمونه سازی و قالب سازی سریع بر مبنای CAD/CAM با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله در مورد روشهای نمونه سازی و قالب سازی سریع بر مبنای CAD/CAM با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله در مورد روشهای نمونه سازی و قالب سازی سریع بر مبنای CAD/CAM با word :

روشهای نمونه سازی و قالب سازی سریع بر مبنای CAD/CAM

استفاده از CAD/CAM دقت ماشین را جایگزین حواس انسان می کند.این امر موجب بررسیهای دقیق و همه جانبه تولیدات شده است که سرانجام آنها توسط نیروی انسانی بسیار مشکل یا غیر ممکن است. افزایش کارآیی و بهره وری مهندسی بسیاری از استفاده کنندگان را بر آن می دارد تا در تجهیز کارخانه های خود و خرید سیستمهای CAD/CAM هزینه زیادی را صرف کنند. معمولاً سیستمهای مناسب با نحوه تاسیس مطلوب در طی سالهای هزینه های اولیه را جبران می نماید.
تاریخچه CAD/CAM

همانطور که از نام CAD/CAM پیداست این شاخه از علم کامپیوتر ها عجین شده و در واقع پیشرفت آن مرهون پیشرفت سریع و قدرتمندتر شدن کامپیوترها می باشد. پس از انقلاب کشاورزی و انقلاب صنعتی سومین حادثه مهم در زندگی بشر انقلاب انفورماتیک بود که به نوبه ی خود در دیگر ارکان زندگی تاثیر فراوانی گذاشت، به صورتی که امروزه تقریباً هیچ پررژه صنعتی مهمی بدون

کامپیوتر قابل انجام نیست. از اواخر دهه ی 50 میلادی با قوی شدن کامپیوتر ها در ظرفیت ذخیره اطلاعات و سرعت عمل آنها کاربرد آنها در پروژه مهندسی به طور وسیعی رو به فزونی نهاد.
از طرفی با نگاهی به روند رشد صنعت و تاریخچه آن متوجه می شدیم که نیازهای این بخش نیز در هر زمتنی متفاوت بوده به طوری که در دهه 60 هدف این بوده که «چگونه بیشتر انجام دهیم» و در دهه 70 «چگونه ارزانتر انجام دهیم» و در دهه 80 «چگونه بهتر انجام دهیم» و در دهه 90 «چگونه

سریعتر انجام دهیم» از اینرو نیازها و صنعت و توانایی های رو به افزایش کامپیوتر باعث شد که «طرحی به کمک کامپیوتر » (CAD) و « تولید به کمک کامپیوتر (CAM) به سرعت در صنایع مهندسی به خاطر توانایی آن در افزودن «بهره وری» مقبولیت یابد.

همانطور که نام (CAD/CAM) نشان می دهد تعریف کوتاهی از آن به صورت زیر است: استفاده از کامپیوترها به منظور کمک به فرایند طراحی و تولید در واقع CAD/CAM عبارت است از کاربرد کامپیوترها جهت تولید قطعات مهندسی که از دفتر نقاشی کشی شروع شده و به دپارتمان تولید، به کارگاه ماشین، به دپارتمان کنترل کی فیت و در نهایت به انبار قطعات ساخته شده ختم می گردد. تکنولوژی CAD/CAM روش موثری ، صحیح و رضایت بخش را برای طراحی و تولید محصول با کیفیت عالی بیان می کند و شامل دو بخش جداگانه به نام های زیر می باشد:

1 ) CAM یا تولید به کمک کامپیوتر
2 ) CAD یا طراحی به کمک کامپیوتر
در طی 30 سال گذشته این دو شاخه به طور مستقیم رشد کردند اما امروزه هر دوی آنها با هم تحت عنوان سیستم های CAD/CAM یکپارچه شده اند و کلیه عملیات طراحی و تولید می تواند در یک سیستم واحد مورد نظرات و کنترل قرار گیرد.
طراحی به کمک کامپیوتر اصولاً بر مبنای گرافیک کامپیوتر نیز مجموعه ای از محاسبات پیچیده

ریاضی است که توسط کامپیوتر در سرعت بسیار بالا قابل پردازش است. گرافیک کامپیوتری در سال 1950 در دانشگاه آمریکا پایه ریزی شده و برای اولین بار بر روی کامپیوتر Whirwind به شکل ساده نمایش داده شد. به تدریج با پیشرفت ساخت نرم افزار امکانات جدیدتری در زمینه گرافیک به وجود آمد و نتیجه آن CAD بود. در ابتدا از سیستم های CAD به عنوان پایگاه های نقشه کشی استفاده می شد اما امروزه کارهای مافوق نقشه کشی در این ایستگاهها انجام می شود به صورتی که برخی از سیستم ها دارای قابلیت تحلیلی و انجام عملیات مهندسی CAE نیز هستند.
برای نمونه نرم افزار هایی وجود دارد که با روش المانهای محدود می تواند قطعات را از نظر مسائل تنش، حررات و مسائل مکانیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. برای مسائل می تواند نحوه تزریق یک قالب پلاستیکی را قبل از شروع تولید بر روی کامپیوتر مشاهده کرد و محل جوش سرد یا حفره های هوایی یا نحوه خک شدن قالب پلاستیک را کاملاً پیش بینی نمود یا می توان مشاهده نمود که بیشتری تنش در چه نقطه ای از شاتون قرار دارد و در صورت نیاز چه ناحیه ای از آن باید تقویت شود.
و اما در مورد تاریخچه تولید توسط کامپیوتر باید گفت که این شاخه اساساً با ظهور کنترل عددی یا NC مطرح شد. در اواخر دهه ی 40 شخصی به نام john T.parsons روش خاصی با استفاده از کارتهای سوراخدار با کاربرد تا اطلاعات مختصاتی حرکت ماشین برای کنترل ماشین ابزار به آن فرستاده شد و به این شکل ماشینهای NC شروع به پیشرفت نمودند.
در اواخر دهه ی 50 نیروی هوای آمریکا با پرداخت مبلغ زیادی به دانشگاه MT سفارش یک برنامه را داد که بتواند برای تعریف حرکات هندسی ابزار در ماشین های کنترل عددی به کار گرفته شود.
پیشرفت های اولیه CAM عمدتاً در حوزه کنترل عددی تمرکز داشته است و حتی تا سالهای اخی

ر نیز فرامین و دستورهای NC توسط دست انسان تولید و تصحیح می شود. اما امروزه سیستم های CAM می تواند برنامه های NC را با درجه بالا از دقت و صحت تولید کند و مسیر ابزار را همزمان بلا تولید برای بررسی مراحل ساخت روی صفحه نمایش کامپیوتر نشان دهند.
در تشریح تاریخچه CAD/CAM (طراحی به کمک کامپیوتر (Computer Aided Design = CAD) و

تولید به کمک کامپیوتر (Computer Aided Manufacturing = CAM) شاید بتوان شروع مسئله را به حوالی سالهای 1950 ارتباط داد. به طور مثال یکی از پروژه های اولیه اما مهم در این مورد در انستیو تکنولوژی ماساچوست در زمینه گرافیک کامپیوتری بود که به توسعه زبان برنامه نویسی می پرداخت. در حوالی دهه 60 هدف برنامه ها این بود که ارتباطی بین نرم افزارهای طراحی و ماشینهای ابزار ایجاد نمایند تا بتوان از طریق حذف کارهای تکراری کار اپراتور را کم و مهارت او را

افزایش دهند. اما در این زمان اعتماد کم وسرعت اندک و هزینه های بالا، استفاده از کامپیوترهای دیجیتالی را برای چنین هدفی غیرممکن می ساخت. در این زمان برنامه ها به روی کارتهای سوراخدار که به صورت دستی تهیه می شد جای می گرفتند. تا اینکه بعد از 15 سال وقتی

پیشرفت تکنولوژی، کامپیوترهای کوچک تر ، سریعتر و ارزانتر را همراه با نرم افزارهای درحال توسعه در اختیار همگان قرار داد، رویای کامپیوتری کردن فرایند طراحی و تولید به واقعیت پیوست . بدینسان Computer Aided متولد گردید و توسط صنایع مختلف مثل خودرو و هوافشا جذب گردید. اکنون بعد از گذشت سالها، تکنولوژی به قدرتی اعجاب انگیز در زمینه صنعت ساخت و تولید تبدیل گشته است و نقش کامپیوتر در این میان غیرقابل انکار می باشد. از جمله وظایفی که کامپیوترها در این صنعت ایفا می کنند می توان به موارد زیر اشاره کرد :
– قدرت انجام کارهای گرافیکی و انیمیشن سازی

– سرعت بالای محاسبات
– ظرفیت بالای ذخیره اطلاعات و سازماندهی آنها و دسترسی سریع به آن
– قابلیت کنترل و هدایت ماشین آلات به طور خودکار در نتیجه کنترل آسانتر و با قابلیت اطمینان بالا
– قابلیت انجام فرآیند طراحی وبرنامه ریزی در مکانهای مختلف و انتقال آن از طریق شبکه اینترنت
– ایجاد مرتبه ای از هوش مصنوعی و به کارگیری آن در فعالیتهای طراحی و ساخت
– قدرت انجام محاسبات ریاضی حجیم و خسته کننده و کاهش خطای انسانی
و اما اساس کار نرم افزارهای CAD/CAM امروزی بدین صورت می باشد:
ابتدا یک مدل مناسب سه بعدی با تمامی اجزاء و خصوصیات سطوح آن، توسط نرم افزاهای CAD همچون Solidwork , Mechanical Desktop با دقت بالا طراحی و ساخته می شود. این مدل سازی می تواند بر روی فایل های خروجی از دستگاههای CMM یا اسکن سه بعدی قطعات باشد و یا بصورت دستی توسط اپراطور نرم افزار تهیه گردد . در این قسمدت اگر قطعات از روش مهندسی معکوس مدل شده باشند و نقشه ای از آنا نداشته با شیم، نقشه هایی با فرمت های مختلف و دقت های بی نظیر با استانداردهای دلخواه استخراج می گردد. برای مثال این مبحث در قسمتDrawing از نرم افزار Pro/E قرار دارد. در مرحل بعدی قطعاتی که از چندین قسمت مجزا تشکیل شده اند و هر کدام از قسمتها مانند روش بالا مدل گردیده اند بر روی هم مونتاژ می گردند و اینجاست که دقت طراح مشخص می گردد و هر گونه نقض و عدم انطباقی که بین قطعات یا قالبها وجود داشته باشند به روشنی مشخص می گردد و طراح قبل از عملیات ساخت و تولید و صرف هزینه ها با مشکل احتمالی قطعه یا روبرو شده و بی درنگ شروع به رفع آن می نماید. اینمبحث در صنعت CAD/CAM به نام اسمبلینگ معروف است. تا اینجای کار در فیلید CAD پیش آمدیم اما در ادامه باید وارد مبحث CAM گردیم. CAM عبارتست از انتخاب یکی از راهکار ها و مراحل ساخت معین تولید به وسیل کامپیوتر که جهت ساخت بهین یک قطعه وجود دارد. این راهکارها توسط نرم افزار اختصاصی گوناگونی قابل دسترسی می باشد. در واقع این مبحث مراحل ساخت و ماشین کاری قطعه طراحی شده در قسمت CAM صورت می پذیرد. در این مرحله از ساخت،یعنی CAM، گام های گوناگونی برداشته می شود. در گام اول با بهره گیری از تکنولوژی های جدید و

پیشرفت مدل سازی سریع، یک نمون اولیه از قطعه ساخته می شود. این نمون اولیه نمایانگر تمام خصوصیات و مشکلات احتمالی قطعه خواهد بود. پس از رفع مشکلات احتمالی فایل طراحی شده، مرحل بعدی تولید قالب مربوطه انجام گرفته و در فاز نهایی، تولید انبوه قطعه اجرا می شود. و در مجموع می توان مزایای بهره گیری از CAD/CAM را به صورت زیر خلا صه نمود:
1- کاهش زمان ارائ طرح
2- افزایش کیفیت و قابلیت اطمینان در طراحی

3- افزایش دقت در طراحی و ساخت
4- به کار گیری استاندارد ها در طراحی فرایند
5- امکان اییجداد تغییرات در طراحی در کوتاه ترین زمان ممکن
6- بهینه کردن طراحی محصول با استفاده از تجربیات گذشته در قالب نرم افزارهای کامپیوتری برای تجزیه و تحلیل فرایند
بنابراین استفاده از سیستم (CAD/CAM) باعث افزایش بهره وری و سود آوری بیشتر ودر نتیجه ضامن بقای واحد تولیدی در بازار رقابت می باشد.
امروزه این علوم بسیار گسترده شده و قالبیت اجتماع در یک مجمو.ع متمرکز را دارد به صورتی که علم جدید به نام (CAX) وارد عرصصنعت شد که می تواند شامل موارد زیر باشد:
CAD : طراحی به کمک کامپیوتر
CAM : تولید به کمک کامپیوتر
CAL : بازرسی به کمک کامپیوتر

CAT : آزمایش به کمک کامپیوتر
CAPP : تدوین فرآیند ساخت به کمک کامپیوتر
CAE : مهندسی به کمک کامپیوتر
مبانی طراحی به کمک کامپیوتر (CAD)
طراحی به کمک کامپیوتر شامل هر نوع فعالیت طراحی است که برای ایجاد ، تجزیه و تحلیل و یا اصلاح یک طرح مهندسی از کامپیوتر استفاده می کند که مبنای آن گرافیک کامپیوتری است، کاربرد نقش فرد طراحی را ایفا می کند که اطلاعات و فرامین و احضار نرم افزار مطلوب تصویری را روی صفحه ی نمایش ایجاد می کند از لحاظ روش عملیاتی، فرایند طراحی 6 مرحله زیر است :
1 ) تشخیص نیاز : درک اینکه مشکلی وجود دارد و باید برای حل آن اقدام مناسبی صورت گیرد.
2 ) تعریف مسئله : این مرحله مستلزم تعریف مشخصه کاملی محصولی است که باید طراحی گردد. این مشخصه شامی ویژگی های فیزیکی، عملکردی، هزینه، کیفیت و کارآیی عملیاتی است.
3 ) ترکیب

4 ) تجزیه و تحلیل و بهینه سازی : ترکیب و تجزیه و تحلیل بسیار مربوط به یکدیگر بوده و در فرایند طراحی چندین بار تکرار می شوند. قسمتی از کل مجموعه توسط طراح تصور می شود وسپس تجزیه و تحلیل می شود. پس از تجزیه و تحلیل در صورت نیاز دوباره طراحی می شود و این فرایند تکرار می شود تا نهایتاً به طرح بهینه نزدیک می شوم.
5 ) ارزیابی : این مرحله مربوط است به اندازه گیری طرح با توجه به مشخصه های ایجاد شده در مرحله ی تعریف مسئله
6 ) ارائه طرح : آخرین مرحله فرآیند طراحی می باشد که شامل مستند سازی طرح با ابزار هیبی چون نقشه ها، مشخصه های مواد ، لیست های مجموعه و .. است. اساساً مستند سازی نیاز ایجاد پایگاه اطلاعاتی یک طرح است.
مزایای طراحی به کمک کامپیوتر
خلاصه ای از مزایای یک سیستم CAD در لیست زیر آورده شده است.
1 ) بهره وری مهندسی
2 ) کاهش زمان طراحی و تولید
3 ) کاهش تعداد پرسنل حوزه مهندسی در عین حفظ عملکرد دپارتمان مهندسی
4 ) سهولت انجام تغییرات مورد نظر مشتری
5 ) کاهش خطاهای طراحی و تولید
6 ) بهبود طراحی
7 ) تشخیص آسان روابط اجزاء قطعه در مرحله تحلیل
8 ) کمک به آماده سازی مستندات
9 ) بهبود یا بیشتر شدن استانداردهای طراحی
10 ) آماده سازی طرحهای بهتر

مدل سازی
در حقیقت مهمترین توانایی CAD ساخت مدل کامپی.تری است که توسط قسمت مدل ساز نرم افزار ایجاد می شود. یک مدل کامپیوتری یک تصویری از موضوع موردنظر برای طراحی است، که براساس مشخصات دقیق ابعادی و در برخی موارد مشخصات مربوط به جنس و حجم موضوع ایجاد می گردد.
آشنایی با فرمتهای قابل قبول در نرم افزارهای CAM
2 ) فرمت IGES

IGES بر گرفته از عبارت Initial graphics exchange specification می باشد و اولین فرمت انتقال داده در سیستم CAD/CAM می باشد. این فرمت برای منظوری دوگانه استفاده می شود، یکی انتقال داده ها بین سیستم های غیرمشابه و دیگری ارتباط عددی کمپانی ها و فروشندگان سیستم ها، در اصل IGES به عنوان یک فایل ارتباطی برای انتقال داده ها بین دوسیستم ارائه شده بود که این داده ها شامل مدل های مکانیکی نسبتاً ساده نقشه کشی با کمی ارتباطات درونی می باشد.

بعداز تولید اولین نسخه از استاندارد IGES که در ژانویه سال 1980 میلادی توسط کمپانی های بوئینگ و جنرال الکتریک تولید شد نسخه های 4 ، 3 ، 2 و 5 آن نیز در جهت اصلاح و گسترش نسخه اول انتشار یافتند. در نسخه دوم توضیحات فشرده تر شده همچنین این نسخه شامل توسعه های تکنیکی در جهت افزایش قابلیتهای IGES بود. از طرفی در نسخه دوم قابلیت کارکردی اجزاء هندسی افزایش یافته و استفاده از منحنیهای B-spline و نیز Bezier مییسر گردید. نسخه سوم استفاده بیشتر از خصویات نسبت داده شده به اجزاء IGES را برآورده ساخت و در تفسیر مساحت قابلیتهای جدیدی به آن افزوده شد. همچنین توانایی استفاده کننده را جهت استانداردهای کتابخانه ای افزایش داد. از نسخه چهارم بهبعد قابلیتهای جدید افزوده گردید مثلاً قابلیت IGES در مورد مدل های توپر به خصوص روش c – rep افزایش داده شد. نسخه پنجم نیز حجم های مدل شده به روش b – rep را مورد توجه قرار داد.
بنابراین فرمت IGES تفسیر و ترجمه اجزاء شامل انواع مختلفی از توپولوژی (نحوه اتصال گوشه ها، یال ها و سطوح) ، ابعاد (خطی، زاویه دار، منظم)، خطوط مرکزی، نوشته ها، علامت ها و خطوط هاشور، طرح ها (حروف، خط ، رنگ ، لایه ها) و علامتهایی نظیر علائم الکتریکی را شامل می شود. یک سیستم پیشرفته CAM/CAD که دارای قابلیت تبادل داده ها با فرمت IGES است معمولاً دارای دو دستور می باشند، فرمان اول کاربر را قادر به تولید فایل IGES می نماید ودیگری این توانایی را به کاربر می دهد تا فایل IGES موجود را از نرم افزار مبداء به نرم افزار مقصد وارد کند. به عبارتی هر نرم افزاری برای تبادل داده های IGES دارای دو شعبه IGES out , IGES in می باشد نرم افزاری که داده های سیستم CAM/CAD مبداء را به فرمت IGES تبدیل می کند پیش پردازنده نامیده می شود و نرم افزاری که عمل مخالف را انجام می دهد پس پردازنده نام دارد.
3 ) فرمت STL
فرمت استاندارد طراحی شده برای دستگاههای نمونه سازی و قالب سازی سریع با پشتیبانی مدل های حجمی است. به عبارت دیگر فرمت STL یک فرمت باینری یا ASCII می باشد که سطح یک مدل حجمی را که در نرم افزار CAD تولید شده است به صورت المانهای مثلثی تقسیم بندی می کند و به عنوان فرمت ورودی اکثر ماشینهای نمونه سازی سریع به کار می رود. برای هر یک از المانهای مثلثی تعریف شده یک بردار نرمال بر سطح المان به سمت خارج از جسم تعریف می

شود. یکی از ویژگیهای اصلی فرمت STL قابلیت ذخیره سازی مدل مربوطه با اندازه المانهای متفاوت مثلثی می باشد. یعنی برعکس بسیاری از فرمتها که امکان تغییر در مقادیر از پیش تعیین شده آنها (Default) وجود ندارد فرمت STL می تواند قبل از ذخیره سازی قطعه برای مدل در نرم افزار CAD تعریف شود و حتی طراح نحوه المان بندی ناشی از آنرا نیز می تواند رویت نماید. مقاد

یر المانها و اندازه آنها باید به نحوی باشد که برای ساخت مدل در دستگاه نمونه سازی سریع مشکل ساز نباشد. در ذیل به مقایسه دو حالت المان بندی درشت و بسیار ریز در رابطه با نمونه سازی مدل پرداخته شده است.
المان بندی درشت (Coarse)
هرچه اندازه المانهای مربوط به فرمت STL بزرگتر باشد زمان محاسبه و حجم محاسبات کمتر می گردد که این یکی از مزایای انتخاب المانهای درشت میباشد ولی از طرف دیگر با بزرگ کردن الما

نها دقت محاسبات کاهش می یابد و نیز امکان تجزیه و تحلیل المانها در نقاط نوک تیز و حساس ممکن است باعث ایجاد فضای اضافی بین المانهای مثلثی یا حتی تداخل آنها گردد که باعث بروز مشکل در انجام نمونه سازی سریع می گردد. لذا نباید المانها را بیش از اندازه گیری بزرگ تعریف کرد.

المان بندی بسیار ریز
المان بندی بسیار ریز بالطبع باعث تولید المانهای زیادتر گردیده بنابراین، زمان لازم برای تعریف اولیه المان و حتی محاسبات روی مدل نیز افزایش خواهد یافت، ولی دقت محاسبات در این حالت نسبت به المان بندی درشت بالاتر می باشد. در رابطه با این نوع المان بندی در فرمت های STL ذکر این نکته ضروری است که بیشتر لیزرهای مورد استفاده در نمونه سازی سریع دارای فطری بین 1، 0 تا 15، 0 اینچ می باشند لذا اگر اندازه المانها را مثلاً حدود 0001،0 اینچ فرض کنیم عملاً قطعه به روش نمونه سازی سریع قابل تولید نمی باشد. از طرف با ذخیره کردن مدل از طریق المان بندی بسیار ریز حجم اطلاعات گاهی تا پنج برابر مقدار نرمال آن افزایش می یابد بنابراین انتخاب اندازه المان مناسب برای مدلCAD جهت تولید فرمت STL اگر چه امری ساده به نظر می رسد به مراتب مهم بوده و در مراحل بعدی در صورت عدم توجه به آن می تواند مشکل ساز باشد.
روشهای گوناگون مدلسازی سریع(Rapid prototypinq)
1 ) SLA
این روش اولین بار در سال 1988 توسط شرکت 3D معرفی شد. سیستم مربوطه دارای یک برنامه نرم افزاری به نام slicer میباشد که لایه هایی به ضخامت 127، 0 تا005، 0 میلیمتر را تولید میکند. دستگاه SLA شامل یک حمامphoto polymer پلیمر حساس به نور شدید است که هنگام دبر خورد لیزر جامد میشود، سیستمهای مکانیکی در این دستگاه حرکت لیزر در صفحهx / y و محور Z را برای ساخت لایه ها امکانپذیر میکند. در این فرآیند از طریق تابانیدن پرتو لیزر به سطح مقطع

ترسیم شده قطعه در حال ساخت (سطح پلیمر مایع)، آن لایه نازک از پایمر مایع به حالت در میآید هر لایه توسط لیزر جامد میشود تا در نایت قطعه مورد نظر ایجاد شود. حسن این روش اینست که قطعات تو خالی و دارای هندسه بسیار پیچیده را میتوان با آن تولید کرد. یکی از معایب این دستگاه این است که مدل ایجاد شده ترد و شکننده است و تحمل نیروی زیاد را ندارد و اینکه قطعه نمونه ایجاد شده از مواد اصلیقطعه نهایی نمیباشد. از طرف دیگر مدل ایجاد شده به دلیل اینکه لایه به

لایه ایجاد می شود سطوح صاف ایجاد نمی کند بلکه پله می شود که در مرحله بعد عملیات پرداخت کاری باید روی آن انجام گیرد. مدل ایجاد شده را می توان به عنوان مدل اصلی در قالبهای لاستیکی سیلیکونی بکداغر برد تا قطعه ای با سطح صاف و جنسص اصلی داشته باشیم.

به عبارتی در این سیستم، با بکارگیری تابش پرتوی از لیزر بر روی پلیمر مذاب اولین لایه مدل فیزیکی سه بعدی از جنس مواد پلیمری ساخته می شود. مدلهای ساخته شده در مراحل بعد قابلیت چسب کاری، سنگ زنی،سوهان کاری، پولیش کاری و پوششهای رزینی را دارند به همین دلیل احساسی واقعی از حجم و شکل هندسی قطعه به طراح می دهند. علاوه بر این مدل فوق را می توان د مجموعه مونتاژی مورد بررسی و آزمون قرار داد.

یک دستگاه استریولیتوگرافی از داده های مدل CAD که به سطوح مقطع خیلی باریک قاچبندی شده اند استفاده می کند. منبع لیزر، یک لیزر انرژی پائین هلیوم- کادمیوم تولید می کند که در بالای سطح یک پاتیل رزین فتوپلیمر به وسیله یک سیستم نوری که دارای آینه های دینامیک می باشد وبه وسیله کامپیوتر کنترل می شود حرکت داده می شود و به نقاط مورد نظر تابانده می

شود و لیزر مایع فتوپلیمر را به حالت جامد در می آورد. بدینترتیب سطح مقطع تولید شده با دقت بالائی سخت می گردد و سپس یک بیستون، لایه شکل گرفته جدید را پائین می آورد به طوریکه به ضخامت یک لایه پائینتر از سطح رزین قرار بگیرد سطوح مقطع هر کدام به صورت مسلسل وار تولید شده و به لایه پائینتر از خود میچسبد و جسم لایه به لایه تولید می شود لذا در این روش شکل

 برداشته می شود و برای کامل شدن فرآیند پلیمریزاسیون، تحت نور ماورإ بنفش (UV) با شدت بالا قرار می گیرد. و سپس مراحل کار روی قطعه به وسیل روشهایی مانند سمباده زدن، ماسه زنی، نقاشی یا رنگ زنی پرداخت انجام خواهد شد.
2- SLS
فرآیند تف جوشی انتخابی لیزری(SLS= Selective laser Sinterinq) یکی
از روشهای قطعه/ قالبسازی سریع می باشد. در این روش از دستگاهی شبیه نمونه سازی سریع لیزری و یک کوره سینترینگ استفاده شده است. با استفاده از داده های سه بعدی مدل CADدر دستگاه قالبسازی لیزری، حفره قالب داز جنس مواد پودر فلز به صورت لایه لایه از طریق تابش پرتو لیزر به نقاط انتخابی لایه پودری، تف جوشی شده و متراکم می شود. مقادیری از پودر فلز به همراه مواد تقویتی یا چسب ( که این مواد تا حد مناسبی قابل بازیافت هستند) و کپسولهای دنیتروژن و هیدروژن نیز مورد نیاز میباشند. پودر مس/ پلی آمید و پودر فولاد ضد زنگ از موادی هستند که برای ساخت حفره با این روش به کار می روند.
قالبهای ساخته شده و یا قطعات ساخته شده با این روش بسیار شکننده هستند لذا در کوره سینترینگ می بایست با فرایندی شبیه فرایند متالوژی پودر به مقاومتی در حا قالب پلاستیک برسند . قلبسازها قبل از این عمای می توانند آخرین تغییرات را قبل از سخت شدن حفره روی آن بدهند. البته تحقیقاتی در جریان است که بتوان بدون استفاده از کوزه به یک باره حفره سخت شده را با روش نمونه سازی سریع به دست آورد.
کلیه مراحل این روش مشابه روش SLA می باشند فقط در این روش به جای Photo Polymer از پودرهای خاصی استفاده می شود که هنگامی که لیزر به آنها تابیده می شود زنتر شده در نهایت جسم صلب ایجاد می شود. پودر در هر لایه از ابتدا تا انتهای کار (Platform) ریخته می شود

سپس با حرکت یک غلتک متحرک که روی سطح پودر ریخته شده حرکت می کند ضخامت پودر در تمام نقاط یکنواخت می شود و بعد توسط لیزر لایه (جاروب) scan می شود . از مدل ایجاد شده می توان هم به عنوان مدل تست مونتاژی و همچنین مدل اصلی Master Model قالبهای رزینی استفاده نمود.
پودرها از جنسهای مختلفی از جمله نایلونها و پلی کربنات و ; می باشند. مدل نمونه ای ایجاد شده بسیار محکم و تقریباً دارای سطح زیر میباشد از طرفی نیاز به پخت نهایی قطعات از معایب این روش است.

از مزایای مهم این روش این است که نیاز به تکیه گاههای اضافی نیست زیرا هنگام زینترینگ باللیزرکل لایه ها در داخا Platform پر از پودر غرق می باشند. مزیت دیگر این فناوری قابلیت استفاده از مواد بسیار متنوع نظیر ترموپلاستها، فلزات و برخی پودرهای صنعتی خاص است. به عنوان مثال قطعاتی که از جنس پلی امید ساخته می شوند از قابلیت تحمل فشار بالایی

برخوردارند و به همین خاطر به عنوان مدل صنعتی بلافاصله استفاده هستند. مدلها و قالبهای ریخته گری در ماسه و اینسرتهای فلزی قالبهای ریخته گری در ماسه و اینسرتهای فلزی قالبهای نمونه سازی نیز از این طریق قابل ساخت می باشند.
اخیراً تحقیقات گسترده های جهت تولید قالبهای بزرگ با استفاده از این روش شروع شده است. گفته می شود که حتی اگر این قالب پس از چند هزار ضرب فرسوده شود، با استفاده از مواد قابل بازیافت همین قالب و با استفاده از مدارک موجود پس از چند روز دوباره می توان قالبی با همان مشخصات ساخت.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله Simulation of moisture and heat transfer of apple cubes during drying in a microwave assisted fluidized bed dryer


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله Simulation of moisture and heat transfer of apple cubes during drying in a microwave assisted fluidized bed dryer با word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله Simulation of moisture and heat transfer of apple cubes during drying in a microwave assisted fluidized bed dryer با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله Simulation of moisture and heat transfer of apple cubes during drying in a microwave assisted fluidized bed dryer با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله Simulation of moisture and heat transfer of apple cubes during drying in a microwave assisted fluidized bed dryer با word :

سال انتشار: 1389

محل انتشار: همایش منطقه ای یافته های نوین شیمی و مهندسی شیمی

تعداد صفحات: 15

چکیده:

Drying is one of the most common food preservation techniques. The major objective in drying agricultural products is the reduction of moisture to a level that allows for safe storage over an extended period of time. Numerical modelling of the drying behavior of apple cubes during combined drying in microwave assisted fluidized bed dryer, is investigated in this study. A pilot scale dryer was designed and used for these propose. Moisture distribution and temperature variation of samples was modelled using mathematical model. A numerical solution based on finite difference method was used for model development.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله در مورد مکان در معماری با word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله در مورد مکان در معماری با word دارای 71 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله در مورد مکان در معماری با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله در مورد مکان در معماری با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله در مورد مکان در معماری با word :

مکان در معماری3

مقدمه:
این مقاله به بررسی بحث و جایگاه مکان در معماری می پردازد. این بحث در حوزه اصلی تئوریهای معماری قرار می گیرد که این مقاله بر پایه پدیدارشناسی قرار دارد .
از آنجا که این بحث در ذهن من بسیار گنگ و نامفهوم بوده لذا مطالعه را با طرح این پرسش های اصلی آغاز کردم که اساسا مکان چیست و چه جایگاهی در معماری دارد.

تأثیر مکان در شکل گیری معماری به چه صورتی است آیا یک معماری واحد می‌تواند در نقاط مختلف شکل بگیرد، آیا مکان شکل دهنده فرهنگ یک منطقه است و این فرهنگ شکل دهنده معماری این منطقه . دلیل به وجود آمدن معماریهای مختلف با وجود یکسان بودن نیازها و فعالیت ها چیست.
برای یافتن پاسخ این پرسش ها به سراغ کتاب معماری زبان مکان رفتم و نتایج مطالعات خود را در این مقاله ارایه کرده ام.

در واقع این مقاله خلاصه ایست از بخش سوم کتاب معماری:حضور زبان و مکان نوشته کریستان نور برگ شولتس.
بخش آخر کتاب، مکان، که موضوع این مقاله نیز می باشد به کاربرد زبان فرمال در معماری بومی و مدرن اختصاص دارد فصل اول این بخش عرف نام دارد به نظر شولتس معماری بومی، خاستگاه و منشأ هنر مکان و هنر مکان پاسخی است به پرسش زیستن یا ساکن شدن در اینجا رابطه ای بین ابنیه بومی و ساختار منظر محیطی که به آن تعلق دارد توضیح داده شده است و یک بازنگری روی

معماری بومی اروپا آغاز می گردد و در نهایت به این نتیجه می رسد که خاستگاه تاریخی همه آنها مشترک است و به تعریف خاستگاه و ماهیت خاستگاه می پردازد. در فصل بعدی “ سبک” قواعد سبک شناسی معماری اروپا به مثابه تبلور کیفیات مشترک انسانی که در طول تاریخ تحول یافته و با ویژگیهای محیطی مناطق مختلف تطبیق داده شده اند بررسی می شوند و در فصل آخر معماری مدرن به عنوان بیانی جهانی با خصوصیات باز و پویا مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد این هویتی جدید است که اگرچه اساسا یکسان است لیکن همواره به صور مختلف بروز می کند.

در بحث سبک ، سبکهای مختلف اروپا تا دوره مدرن بررسی می گردد یعنی تاریخ سبکها را بیان می کند در واقع سبک زبانی است که می کوشد آنچه از کشورهای به کشور دیگر در معماری به ظهور می رسد را آشکار کند و در نهایت به دنبال پاسخ به این سوال است که معماری سبکی که بسیار انعطاف پذیر و زنده بوده به چه دلیل دچار بحران می شود. و در نهایت زبان فرمهای معماری را به سه گروه بومی، سبکی و مدرن تقسیم می کنند ار تباط میان ساخت و ساز بومی و چشم انداز پیراونی و رمزگان سبک شناختی معماری اروپایی به عنوان برآیندی از کیفیت درونی که در گذر تاریخ برای مناطق گوناگون انتخاب شده اند عرضه و پیشنهاد می شود.

چکیده
فرمهای معماری را به سه گروه بومی، سبکی و مدرن تقسیم می کنند ارتباط میان ساخت و ساز بومی و چشم انداز پیرامونی و رمزگان سبک شناختی معماری اروپایی به عنوان برآیندی از کیفیات درونی که در گذر تاریخ برای مناطق گوناگون انتخاب شده اند عرضه و پیشنهاد شده است و سرانجام معماری به عنوان بیانی از جهان گشوده و پویای امروزی مورد بررسی قرار می گیرد و پس از آن ریشه ای نوینی طرح می شود که حاصل بر همکش میان هویت هاست.

مکان:
هنر مکان به تأویلهای متنوعی تن می سپارد من اصطلاح مکان را بیشتر برای کلیت های بزرگ و کوچکی در چشم اندازهای گوناگون و نیز همین کلیت ها در نماهای داخلی به کار گرفته ام.
هنر مکان بنا به ساختار جزئی، کلی خود هنری است پایگانی . (heriar chical)، از نظر اجرائی گزینشی/ گرد اورنده و به لحاظ محتوا تاریخی است تاریخ کارکردی بنیادین در شکل گیری هنر مکان دارد و نقش آن تشویق و تحریض به دگرگونی و پایداری است در حالی که دیگر هنرها از موقعیت دورانی که در آن پدید آمده اند منبعث می شوند. هنر مکان، هنر کلیت هاست، هدف از آن ارائه تصاویری از جهان است تا با ایجاد بر هم کنش میان آنها معنای چیزها آشکار گردد همین چیزهای که پیرامون ما را فرا گرفته اند و خود بر همکنش را چنان باز نمایی محلی موضعی از معنا سازیهای جهانی بر می شمارند.

طبعا همه آثار کلیت های سرانجام یافته اند یعنی ساخت آنها به واقع هم نهادی عناصر کیفی مختلف بوده است، اما هنر مکان یا به تعبیر ما معماری در اصل با تجربه زیسته در ارتباط است و از اینرو می توان مادر همه هنرهای دیگر باشد.
تصویری از این جهان که هنر مکان ارائه اش می کند حقیقت متعینی است که بازتاب هیچ موقعیت دینی، فلسفی یا علمی نیست گو اینکه تصویر و انگاره ارایه شده توسط آن سویه های یاد شده را نیز می تواند داشته باشد تصویر جهان آنگونه که در هنر مکان به حضور در می آید هر تأویلی که داشته باشد مشخص کننده موقعیت موجود نیست.

هنر مکان قادر است ار تباطی صمیمی میان یک محیط داده شده(مفروض) و انسانهای ساکن در آن محیط برقرار سازد. در یونان باستان پرسشگاه همواره به یونان باستان مرتبط بود بهترین نمونه این ارتباط را در پری ینه شاهد بوده ایم.
هنگامی که هنر مکان موقعیتی را به حضور در می آورد آنچه پنهان و متلاطم بوده خود را به تحقق می رساند و روشنی می بخشد تصویر معمارانه آنچنانکه لوکوربوزیه در می یافت مؤسس یک جهان است.

سوزان ک. لانگو نیز در جریان تحلیل معماری در زمینه پژوهش نگریک بر روی هنر- آنرا تصویر یک حوزه قوی معرفی کرده است اما در زیست جهان قومیت یک مفهوم ایستا نیست چون بازتابی از یک رویداد پی در پی و بی وقفه است تصویر مکان را نیز باید هر باز از نو به چنگ آورد وفهم کرد تصویر

مکان همواره همان the same است بی آنکه این همان identical باشد در حالی که امر نوپدید که از صورت بندی زمان پدید می آید در عین حال که بر این ساختار ها مبتنی است هرگز این همان نیست، این همانی صورتها یک ایده مجرد یا مطلق نیست بلکه شکلی از گشودگی هستی است مکان چونان فراهمی کیفیتهای صوری طبیعتا شیوه ای از هستی را مشخص می سازد که به هر

گوشه و کناری قابل ربط دادن و ستری دارد و تن به تأویلهای بیشماری می‌سپارد من این شیوه گشودگی هستی را خود مکان می دانم و معتقدم این تعریف دلیلی است بر اینکه چرا هویت یک مکان نشانگر یک گوهر یا ماهیت عمومی و مربوط به آن مکان است نقش مکان پذیرش و به جسم 

اتحاد و یگانگی گشتالت، فرم و فضا مشخصه مکانهایی است که زندگی در آنها روی می دهد این یگانگی را می توان به بهترین نحو در نمونه هایی مشاهده کرد که تاریخ هنر مکان (تاریخ معماری) ارائه شان می کند.
هر تصویر محلی نخست بر ساخته از کلیتی است که امکانهای پیشتر موجود در آن محل را با یکدیگر یگانه و متحد سازد یعنی در چشم اندازی که توسط انسان به کار گرفته شده است تصویر محلی در کلیت خود تنها با هم نهاده های یک بینش یا نگرش هنری فهمیده می شود اصطلاح بینش را که در اینجا به معنای درک کلی به کار برده ایم می یابد چونان مکاشفه یا حتی شهود در نظر آورد بدین ترتیب تعریف محلی مرتبط است با کیفیت موثر آن مکان و نه فقط خصوصیاتی که در نگاه نخست به چشم بیننده می آید کیفیت مؤثر نیز به شکلی خود انگیخته چونان موقعیت دریافته و تجربه می شود و تجربه آن همخوان با ماهیت آن است.

در ادامه به نتایج متربت به هنر مکان (معماری) که شامل عرف معماری و سبک و برهمکنش می باشد اشاره می کنیم.
منظور از عرف در معماری سنتهای معماری بومی نیست بلکه گویش هایی ست که در خاستگاه پیدایی هنر مکان قرار دارند سبک زبانی است که می کوشد آنچه از کشور به کشوری دیگر در

معماری به ظهور می رسد را آشکار سازد سبکها به خصیصه و سویه ها محلی مشخص را می برند اما معنای بنیادین آنها را گم نمی کنند و تغییر نمی دهند و در عوض عرف معماری را از محدودیت های مشخص محلیشان رها سازند بر همکش به تلاشهای امروزی برای “ تسخیر دوباره امر اصیل” اشاره می کند بی آنکه به عرف یا به سبک اشاره داشته باشد اما نقطه تأئید آن دریافت مکان و زبان است.

فهم معماری چونان هنر مکان بدان معناست که آثار منفرد دست به دست یکدیگر می دهند تا کلیتی را تشکیل دهند که به تک تک آنها معنا می بخشد زندگی پدیده ای روی دهنده است از اینرو مکانهای کوچک و بزرگ می توانند به تجربه زیستن تعلق یابند ظاهر ساختن این مکانهای توانمند یا بالقوه وظیفه معماری است.
زدلمایر تاکید دارد که هر اثر هنری یگانه باید به حافظه و یاد تعلق داشته باشد که به نوبه خود به هنر اهمیتی جمعی و گروهی می بخشد این نکته ما را دوباره به اثر / نشانه/ ردپا باز می گرداند

که عناصر سازنده یک مکان در زمان و مکان را با یکدیگر یگانه می سازد و هوا سپهر بنیادین شان را به آنها منتقل می کند چون هیچ مکانی با مکان دیگر “ این همان” یا همانند نیست هوا سپهر بنیادین مکان ها نیز بیشمارند و وجه مشترک آنها خاموشی و آرامی است.
آرامی به معنای نبود نیست بلکه زمینه است که هر کنشی در آن خود را تعریف می‌کند خواه

این کنش همخوان با زمینه اش باشد و خواه ناهمخوان با آن لویی کان خاموشی را خاستگاه همه چیزی می داند آرامی- چونان پس زمینه- یگانه ساز و شکل دهنده یک کلیت یک پارچه و منسجم است و از این می توان آموخت که هوا سپهر بنیادین و اصل یک مکان می باید آرامی و سکوت را از خود ساطع کند بسته به اینکه نشانه یا ردپا آشنای همگانی است که ورود، رویارویی، کشف

دوباره، و روشن سازی، به لحظه‌های معنا ساز زندگی فردی و جمعی بدل می شوند و مکان به جایی تبدیل می‌یابد که می گذارد تا بودن در آن با حس رضا مندی و خرسندی همراه شود هدف هنر مکان نیز حاکم ساختن آرامی و خاموشی در مکان است بدانگونه که اجرا و به حضور در آوردن به امری محتمل و توانمند بدل شود.
امروزه تنها شعارهای دهان پرکن و نوآوری صرف بی بنیاد بر جهان ساختمان سازی حاکم است بسیاری از معماران نه به تأویل مکان که به بیان خواسته ها و تمناهای دورنی خود دل بسته اندو اغتشاش و ناهماهنگی جای بر همکنش را گرفته است خوشبختانه عاملانی هستند که سنت نوین پدید آورده انداما این خدمت ایشان در هیاهوی نمایش صورتهای نمادین هستی و فرمهای جنجالی کم شده است به تعبیر دیگر نبود آرامش و آرامی در همه جا فراگیر شده و این شاید به نبود درک ماهیت معماری امید است که نیز بستگی داشته باشد امید است که بازبینی ماهیت، سویه های گوناگون پیدایش معماری به عنوان هنر مکان بتواند راهنمایی برای ورود و گذار به حوزه های پر بارتر باشد.

عرف در معماری:
معماری بومی، خاستگاه و منشا هنر مکان و هنر مکان پاسخی است به پرسش زیستن یا ساکن شدن ماریااتو می نویسد: حضور یعنی اینجا بودن و چیزی که در هیچ مکانی نیست وجود یا بر جا هستی ندارد.
بودن در یک مکان یعنی دریافت وجود یک محیط و فهم آن چونان بر همکنشی کیفی این دریافت- به مفهومی شاعرانه- طبیعتا به مفهوم کاربرد مکان پیوند می یابد.

تریر، خاستگاه معماری بومی را ضرورت و فعالیت می دانشت یعنی جهانی که در آن به هر کنشی نیاز است جهانی بر ساخته از یگانگی میان زمین، آسمان، میرایان و خدایان، این یگانگی بیش از هر جای دیگر در امر ساخت و ساز بنا آشکار می گردد و بنیانی است برای شکل گیری یک سنت ساختمانی مشخص.

معماری بومی اروپا به تمامی موید چنین نکته ای است هنوز دیری از آن هنگام نگذاشته است. که مناطق و نواحی گوناگون اروپا به صورتهای مختلف معماری- هر کدام با یک خصلت و سرشت متفاوت از دیگری تعین می شدند.
بحث از معماری بومی را وجود این حقیقت تشویق و تحریک می کند که این معماری هنر مکان را به حضور در می آورد و به رغم تغییر و تحولات فراوانی که صورت پذیرفته هنوز هم می تواند راهی باشد برای تسخیر دوباره آنچه از دست رفته است امروز مردمان در آرزوی منطقه گرایی نوین به سر می برند که ریشه آن را باید در همین معماری بومی و عرفی جستجو کرد.

در بررسی سنتهای اروپایی ساخت و ساز بنا می خواهیم این عرفها و رسوم ساخت و ساز را چونان پاسخی به محیط تاویل کنیم که استوار است بر این نماد بنیادین: ساختمانها زمین را که چشم انداز سکونت گاه است به انسان نزدیکتر می کند به تعبیر دیگر قصد تحلیل شیوه ارتباطی است که فرم ساخته شده و سامانه فضایی با از پیش‌دادگی طبیعت برقرار کند و صورتهای منتج از این ارتباط خود را در گشتالهای پیشتاشناختی- همخوان با موقعیت محلی، متجلی می سازند ردپای این صورتها به واقع بیانگر یگانگی و وحدت آنها با زیست جهان است.

بدیهی است که مکان نقش بنیادی در سنت ساخت و ساز ایفا می کند ثبات و پایداری حتی بیش از راههای مقطعی- امکان عادات و رسوم مختلف را ممکن می سازد، اصلاح عادت یا رسم نشان از آن دارد که صورت یا فیگور برای نسلهای آینده نیز صورت یا فیگور باقی می ماند.

ماهیت سنتهای ساخت و ساز را چه چیزی تشکیل می دهد سنت خود را به دو شیوه بنیادین آشکار می کند در هر دو مورد، صورت ابتدایی با این تصویر یگانه پنداری کرده اند و با اینکه کاربرد مکان متفاوت بوده یک شکل یگانه پنداری ناآگاهانه ساکنین را واجد هویت مشترکی کرده است.
بحث پیرامون جغرافیایی سنتهای ساخت و ساز را از کشور سوییس اروپا آغاز می کنم.
هویت گاه چون پدیده ای جغرافیایی نیز شکل می پذیرد پدیده ای که حضور را بیشتر چونان حضور در مکان (presen ce in Ioco) می شناسد.
سوییس با رشته کوههای پر هیبتی آکنده است رشته کوههای آلپ در آن در همه جهات امتداد یافته اند شمال و جنوب و شرق و غرب کشور را به یکدیگر متصل ساخته اند کشور سوئیس گویی در همه جای اروپا هست و در دره های کوهستانی آن هر چهار جهان گوناگون حضور دارند.

سوییس با چنین وصفی محل فراهمی همه سرشت نماها و خصوصیات اصیل اروپایی است این فراهمی را می توان در سنت شاختمان این کشور با خانه های بسیار زیبا و سبک سازیهای میان اروپاییش خانه های سنگی “کلاسیک” جنوبیش فیگورهای خردورزانه شمالیش و فرمهای نرم و ظریف غریبش مشاهده کرد منطقه کوهستانی آلپ خانه های نیز وجود دارد که از کنده درختان و تکه های سنگ ساخته شده اند اینکه همه اینها را فراهم آمده در سوییس توصیف می کنم منظورم اشاره به چیزی فراتر از ظاهر فرم های بنیادین معماری در محدوده مرزهای جغرافیایی مشخص است به واقع همه اینها اشاره و ردپاها صورتهای مختلف را به یکدیگر پیوند زده اند.

هرکدام از این چهار بخش شرقی، غربی، شمالی و جنوبی ویژگیهای خاص خود را دارد اما هنگامی که همه چیز به مرکز رسید دگرگونی روی می دهد همه چیز ناگزیر رنگ و بوی سوییسی به خود می گیرد همه کس اعم از شمالی، جنوبی، شرقی و غربی با ورود به سوییس خود را در دنیایی متفاوت می‌بیند همه چیز اصالت و هویت خاص خود را دارد هویتی ویژه که هر چند از فراهمی پدیده های گوناگون ایجاد شده اما بیان ناپذیر و منفرد است در کل آنچه خود را با آن مواجه می بینیم وحدت و یگانگی میان امر بنیادین و امر نامتعارف است برای فهم و درک این یگانگی باید از کوهستانها بالا رفت در کوهستان آنچه پدیدار و مرئی است انرژی بنیادین خود را به نمایش می گذارد گوته می نویسد بر فراز چکاد کوهستان ها آرامش لانه کرده است و منظورش آن است که هوا سپهر طبیعت در اصل آرامی و سکوت است.

کشورهای قلب اروپا مناطق و نواحی دارند که در هر حالت یاد و خاطره خاستگاه خود را حفظ می کنند به همین دلیل پیامی از اصل و منشاء مشترک خود هستند این نیروهای بدوی را می توان در محیط کوهستانی آلپ باز شناخت در این کشور معماری سرشت محلی را در قالب سبکهای مختلف که مختلف و در عین حال به یکدیگر مرتبط هستند بیان می کند بر فراز کوهستانها فرمهای ساختمانی ساده شده اند و به هر سو که بنگرید گویی یک گونه اصل و همگانی تمایل به باز نمود خود دارد اما هرگز به ظهور در نمی آید ولی ماهیتا از همان جنس کوهستانهاست که خاستگاه

سنت های ساختمانی در چشم انداز فرهنگی سوییس بوده اند تصویر سوییس شامل آن و خانه اصیل پنهان است و در دیدگاه بیننده چونان پیشا شناخت هنرمندان زنده و ملموس است.
خاستگاه یا سرچشمه در اینجا منظور کیفیتهای گشتالتی مختلف هستند نه رویدادهای تاریخی حال می پرسیم که گشتالت یا صورت آن خانه اصیل که از مرکز سرچمشه می گیرد و در هر

پراکنده می شود و مطابق با شرایط محیطی و محلی همپیکری های مختلف می باید کدام است برای پاسخ این سئوال و پی گرفتن رد این خاستگاه مشترک لازم است گشتی در سرزمینهای مختلف کنیم تا ببینیم نتیجه چه می شود.
این سفر خیالی را رو به سوی شمال اروپا آغاز کنیم و از سکونتگاه های روستایی دره های زیمنتال و امنتال می گذریم هر دو منطقه فرمهای ساختمانی مستحکم دارند که از یکدیگر متفاوت و در عین حال اندر وابسته اند. نخستین فرمهای که توجه بیننده را به خود جلب می کند بام خانه هاست، کارکرد عملی اصلی آنها داشتن سقفی بالای سر است اما بام خانه ها به مثابه یک صورت یا فیگور خانه چشم انداز مسکون را با تعریف میان زمین و آسمان به شیوه خود سامان می بخشد.
مؤکدترین تجلی یک بام نمونه وار سویسی را می باید در فرم خانه های گرد منطقه زیمنتال پایینی جسنجو کرد. شاله آبی مناطق مرتفع تر کرده با سکونت گاههای امنتال وحدت می یابد در شیبهای تند شاله ها بام دو شیب دارند و نمای اصلی آنها رو به دره است ولی خانه های امنتال بامهای گسترد چهار شیبی دارند و بیشتر متناسب با دانه های کم شیب تپه ها به نظر می رسد خانه های گرد یاد شده این خصوصات مختلف را به یکدیگر می آمیزد و بیرون زدگی بام پیکربندی

گنبدی به خود می گیرد و کل نما را پوشاند اغلب در زیر این گنبد دو طبقه احداث می شود با رشته ای پیوسته از پنجره‌های متعدد و در زیر این دو طبقه همکف تماما از سنگ ساخته می شود.
در اینجا ما با وحدت اصیلی روبرو هستیم که مقدم بر بخشهای تشکیل دهنده کنونی آن بوده است به عبارت بهتر خانه گرد تصویر معنا داری از جهان است که مراتع کوهستانی را با فرهنگ کشاورزی دره های پست آن یگانه می سازد این نشان می دهد که معماری بومی حتی در ملتقای دو فرهنگ هویتی مختلف نیز می تواند شکوفا گردد.

اکنون به بررسی خاستگاه ساختاری شاله ها و خانه های امنتال باز می گردیم.
سکونت گاههای امنتال و زیمنتال بر دو تکنینک متفاوت ساختمانی استوا است نخستین تکنیک برگرفته از کلبه های ساده کوهستانی با تیرچه های فاقدار است و دومی به سازه چادری برمی گردد که شکاف تیرچه های دیوارش را با تخته های افقی پر کرده باشند.

در خانه های چوبی که با تکنیک تیرچه فاقدار ستخته شده اند تیرچه ها و کنده ها را آنچنان نازک و صاف می گیرند که انگار در دیوار ناپدید شده اند نمای خانه های کشتزاری زیمنتال این را می توان از روی رف بستهایی که بامهای بیرون زد. از دیوار را تحمل می کنند به وضوح دریافت که امروز این رف بستها حالت تزئینی به خود گرفته است اینها همه در نمایی به اوج می رسد که خود را در معرض بازی نور قرار داده است و یک سقف بزرگ بر روی آن قرار گرفته است پیداست که مقصود اصلی خلق یک صورت یا فیگور است که بتواند تاویلی از محیط بدهد.

بام این خانه ها حد فاصلی است بین بالاترین و پائین ترین نقاط این چشم انداز زوایای آن نمای قله ها را تقلید می کند بیرون زدگی بامها نمایشی است از آسمان سرپناه تزئینات جاذب همان روی هستند که قله ها و شیبها را روشن می سازد و مکان را چونان اینجا تعریف می کند و این با مشارکت فرد در محیط موجود آغاز می شود بدین ترتیب در این منطقه نما نقش بنیادی در خانه های کشتزاری دارد نقش آن مانند یک دیوار حقیقی نیست بلکه بیشتر به پرده ای می ماند که میان برون و درون کشیده شده و بدین ترتیب بنا به نمونه

خانه های روستایی امنتال رفتاری متفاوت از خود نشان می دهند، زیرا این خانه ها در دره های حاصلخیز کم شیب واقع شده اند در اینجا سقف چهار شیب خانه است که هم درون را فرا می گیرد و هم بازتابی از برون است و هم ردپای چشم انداز بیرون را به نمایش می گذارد سکونت گاه امنتال هم از ساختار به فرم دگر گشت یافته شاهد این مدعا این که نمای اصلی در این قبیل سکونت گاهها به صورت مشبک ساخته می شود. خاستگاه مشبک سازی یک سازه اسکلتی چوبی است که با دیوارهای پر کننده (پانلی) تکمیل می شود. این را می توان در مناطق جنوب غربی آسمان مشاهده کرد یعنی در جاییکه خانه های بزرگ منطقه جنگل سیاه چنین ساختاری دارند این خانه ها به لحاظ خصوصیات کلی مرتبط با خانه های امنتال است ولی شاید به دلیل تفاوت محیطی شرشت یا کارکرد دیگری دارند در این منطقه از خاک آلمان چشم اندازها وسیع و با پستی و بلندی همراهند فضای میان تپه ها اندکی و محصور در میان جنگلهای متراکم کم است

مکان در کل خصلت نمایان و شدیدی دارد و نیازمند سازه ای مستحکم است همانند سقف چهار شیب و ساخت حجیمش ستونهای عظیم توسط دو سوی تقویت های قطری به دیریکها چوبی اتصال یافته اند پنجره های بزرگ با طرحهای چوبی صلب و محکمشان از این دستگاه ساختمانی جدا هستند.
بیشتر که به سوی شمال پیش رویم می بینیم که گرایشهای صوری به سمت فرمهای تزئینی می گرایند در مشبک سازی ناحیه فرانکونیا این تقویت ها غالبا قوسی هستند در چشم اندازهای تپه ای بیشتر با چنین پدیده ای مواجه هستیم.

در سفر به شمال آلمان سرانجام به منطقه نیه ر زاکسن مس رسیم در این منطقه ساختار مشبک به اسکلت پر شکوه قبلی باز می گردد یعنی به صورت ساختمانی شبکه ای در می آید که از تکرار منظم دیرکهای متقاطع پدید آمده است.
بررسی اجمالی معماری مشبک سازی اروپای مرکزی را با ذکر چند نکته پیرامون معمار بومی دانمارک می توان تکمیل کرد. با اینکه دانمارک بخشی از قاره اروپاست هنگامی که از دستهای وسیع آلمان می گذریم و به دانمارک می رسیم ناگهان خود را در عرصه ای کاملا متفاوت می بینیم دشتها ناگهان به پایان می رسد و مقیاس همه چیز کوچکتر می شود در چشم اندازهای پست و

بلند این کشور بی نهایت مکان دنج می توان یافت که خانه های کوچکی در شیبها و در زیر سایه درختان آن بنا شده اند وقتی که کنده ها و شاخه های درختان نقش مؤثری در ساختار خانه ایفا کند وحدت میان اثر ساخته دست انسان نیز بیشتر به اثبات می رسد گویی این وحدت از نظمی برین برخاسته که در هندسه ساده دیوارهای آن فرم متعین به خود پذیرفته است.

چیز یگانه می شود خانه از اینرو پیکره یکتایی است که به سوی سادگی حجیم شدن گزینش می یابد البته این نکته را به یادداشت که لحظه های کاربرد به مفصل بندی نیاز دارد.
در شیب های کوهستانی آلپ مفصل بندی بناء همخوان با خصلت سرشت محلی و خانه ها گرایشی مکی به عمودیت دارند که البته خود را در موضع شناسی منطقه نیز نشان می دهند.
در اینجا سنگ به عنوان مصالح ساختمانی عمده است و اگرچه بخشهایی با چوب ساخته می شود ولی تنها بخشهای افزوده کل بنا به شمار می آیند.

در شمال و رو نا معماری سنگی بازتابی از سازه های افقی کوهستانی است و اشکارا به تخته سنگهای رسوبی در ضخامتهای مختلف اشاره می کند.
آشکارترین جنبه این سنت ساختمانی همپیکری فراگیر و حجیم آن است که دیوارها در آن به شکل افقی از یکدیگر جدا می شدند و گوشه های آنها با سنگ قواره تقویت می شود.

بر افراز عناصر عمودی که به کنار روزنه های دیوار قرار دارد یک مثلث سنگی قرار دارد که به شکل مبهمی سنتوری کلاسیک را این بار در فیگو پنجره به یاد می آورد نظم و قاعده به سنت ساده و سهل الوصولی حاکم است که همبستگی و پیوستگی را یادآور می شود در اینجا همه چیز به واقع در جای درست خود قرار گرفته و هر عنصری با عمودیت و افقیت تردید ناپذیر خود نقشی در بر همکنشی نیروهای متعادل طبیعت ایفا می کند و از قصد و هدف بنیادین معماری سن

در توسکانای جنوبی با شیوه معمول دیگری در ساختمان سازی مواجه می شویم که به خصوصیت معماری جنوبی نزدیک است ساختمانها در روستاها فراهم آمده اند و بافت معماری ویژه ای پدید آمده که بر فردیت تک تک ساختمان ها اشاره دارد هر سکونت گاه تک واحد تعریف شده ای متکی به خود نیست بلکه کاشانه ها یکی بر روی دیگری به نحوی قرار گرفته اند که ورودی آنها را پلکانی در خارج یا حتی به شکل زیر گذر پیوندی می دهد این همپیکری بومی شهری در شمال تقویت می

شود و در لاتیوم غلبه تام می یابد سکونت گاهها در این منطقه در توده هایی پیوسته به یکدیگر حضور دریافت می کنند و فضای شهری نیز زیر زمینی به نظر می آیند چرا که بام این خانه به وجود یک مجتمع یا گروهبندی مسکونی اشاره دارد در اینجا شاهد تحقق کامل وحدت طبیعت با ساخته های دست آدمی هستیم اما در عین حال چشم انداز این ناحیه انباشته در ساختمان نیست بلکه بیشتر پیوستا ریا وحدت را به نمایش می گذارد.

سکونت گاههای جنوب ایتالیا تأثیر معماری اسلامی را در سازه های تو برتو ولابیدنتی نشان می دهد در اینجا با کوچه های بن بست و مدخلهای ورودی تنگ و تاریک مواجه هستیم با حساسیت نسبت به شیوه روتین ساختمان سازی در فرهنگ صحرایی، بتدریج از خانه های شخصا اروپایی دور می شویم سنگ ساختمانی به کار رفته در کف تزئینی می شود شکلی از ماده زدایی را نشان می دهد، یک شکل معماری بدوی باستانی در این منطقه هنوز هم به کار می رود که همخوان و مطابق است با چشم اندازهای صخره ای و سرزمینهای خشک صحرایی. از این رو شیوه روتین ساختمان سازی که از لهجه خاصی استفاده می

کند تماما در آب و خاک یک محدوده مشخص ریشه دوانده است.
معماری بومی در اسپانیا تا اندازه ای شبیه معماری بومی ایتالیا به نظر می رسد در شمال اسپانیا ساخت و ساز چوبی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد از مشبک سازی و ایوانهای سقف فرانسوی از نوع آلپی در آن یافت می شود اما مصالح عمده بکار رفته در انها بیشتر از سنگ است.
در این منطقه بخش ماوای خانه ها به دور یک حیاط مرکزی یا پاسیو گرد آمده اند گونه شناسی

پاسیو این امکان را می دهد که خانه ها منفرد این منطقه به صورت فراهم آمده آن طور که در جنوب ایتالیا دیده می شود که بیشتر به شکل منفرد جلب نظر می‌کند فرهنگ صحرایی در اینجا نیز خود را نشان می دهد.

معماری بومی فرانسوی با معماری بومی اسپانیا و ایتالیا تفاوت دارد در آنها میل آشکاری به همپیکری یکاهای مشخص به چشم می خورد و خانه های تک و منفرد اغلب مانند قلعه های کوچک به نظر می رسند و هم تناوری یا فیزیک قوی تری دارند و هم مفصل بندی اجزای آنها و ضرباهنگ نظم در ساختار دهی به دیوارها برجسته است بر خلاف دیگر کشورها که سکونت

گاههای شهری معماری خود را از معماری روستا تقلید می کردند که در کشور فرانسه خانه های برون شهری از خود نشانه های شهری شدگی بروز می دهند که نشان دهنده نیروی مرکز گرایی است که شهر پاریس بر دیگر شهرها و روستاهای فرانسه وارد ساخته است در تحلیل نهایی جغرافیای مکان حرف اول را می زند.
ساخت و سازها با معماری سنگی چندان جود در نمی آید زیرا که همه حجم عظیم سنگ امکان واریاسیون یا دگرگونی در معماری را فراهم نمی آورد عناصر ثانوی در این معماری مانند مصالح فرم رنگ، اندازه و تقسیمات فرعی روزنه های ساختمانی نقش توصیفی بیشتری می یابند این سویه ها به ویژه موضعی مهمی هستند و به دگرگونیهای صوری منجر شده اند که برای جهان معماری

سنگی حائز اهمیت فراوان است در برابر معماری چوبی که به اقصا به نهایت خود می رسد و به تعبیری به اصل خود باز می گردد معماری سنگی اروپایی به تدریج به سمت بیان فرمهای صحرایی گرایش می یابد و در جریان این گذار صورت بندی درخشانی است که بیننده می تواند در همه آنها پیوند میان اثر طبیعی و اثر انسانی را مشاهده کند در جهان سنگی این اتفاق به طور طبیعی روی می دهد در حالی که از جهان چوبی بروز چنین پیوندی ما حصل تلاشهای پی در پی است.

در هر نوع گروه بندی خواه، یک مزرعه یا یک روستا آنجه پیش از هز چیز دیگری جلب نظر می کند چگالی آن است یعنی مجتمع های مسکونی به شکل صورت یا فیگور می آیند ارتباطی موضعی با مکان می یابند روستاها بیشتر مانند خانواده ای از خانه ها به نظر می رسد که همگی حتی با اینکه هیچ ظاهر مشترکی ندارند عرف یا عادت یکسانی را به نمایش می گذارند عرف است که به رغم گذشت زمان به مکان ثبات و پایداری می بخشد و ساکنان را از هر هویتی یکپارچه و پایدار بهره مند می سازد در بسیاری از عرفهای محلی معماری می توان همان بازتاب دریافت مشترک از شیوه زیستن یا ساکن شدن است که چرا شخص با اندک دشواری می تواند پس از آنکه فهم کافی از یک مکان به دست آورد خود را با آن مکان بیگانه، یگانه بپندارد.

معماری بومی می تواند یک هنر تلقی شود زیرا این معماری از پیش دادگی را چونان تصویری زنده و جاندار در نظر آورد و قادر است به شکل تاریخی گذشت یابد بی آنکه هویت بنیادین خود را از دست بدهد هویتی که به نوبه خود با روح مکان مطابقت می یابد.
ارتباط با مکان می تواند شأن و مراتب گوناگونی داشته باشد دلیل این امر این است کار نمود محلی/ ملی می تواند واریانت های بسیار مختلف داشته باشد.

اهمیت معماری عامی منطقه ای و اجرای گونه شناسی آن پیش انگاشت تعلق یک خانه به مکان یا منطقه ای مشخص می باشد در واقع اگر این خانه به هر جای دیگری منتقل شود به کل فاقد معنا و نشانگری خواهد بود باید گفت که شیوه عامیانه بیان در معماری به زغم این زیر ساخت مشترک چنان خصوصیات و سرشت های منطقه ای را برجسته نمایش می دهد که گوهر متعلق به سویه های متنوع آن ناپدید می شود اما دقیقا همین امر دلیل آن است که چرا معماری بومی قادر است که چشم انداز سکون را در نزد یکی انسان قرار دهد و آنرا چونان چشم انداز دریافته به حضور

برساند چشم اندازی که اثر طبیعی و اثر دست انسان در آن با یکدیگر هماهنگی و تطابق یافته اند.
در خانه های جنوبی دیوار مهم است و آنچه که خانه های منفرد جنوبی به یاری آنها در فضا خود را مشخص می سازد دیوارها هستند در حالی که معماری چوبی سقف اهمیت بیشتری می یابد زیرا در هم بافتگی intertwininj مشخص و متمایز نماها را موجب می شود و آنها را فراهم می آورد و هویت و سرشت مشخصی به خانه های می بخشد کادانسها و ملدیهای معماری جنوب جای خود را به ریتم و موتیف های سنکوپ دار شمالی می دهد.

حال باید بپرسید آیا خانه های شمال و جنوی سویه مشترکی با یکدیگر دارند یا نه زیرا که قبلا گفتیم دارای خاستگاه مشترک هستند.
می توان دریافت که آنچه که بیش از هر چیز دیگر آنها را به همدیگر پیوند می دهد نمای برون نگر در هر روی آنهاست صورتی که متوجه بیرون و چشم انداز پیرامون است.
خانه اروپایی با آن نمای خاص خود به چیزی مرتبط است که ما نام آن را تجسد یافتگی از نوع اروپایی می گذاریم چه شمالی باشد چه جنوبی، سنت در معماری اروپایی همواره تجسد یافتگی

است اما برای رویداد این تجسد یافتگی خانه می باید حتی بیش از درون خود یک شی یا چیز به شمار آید یا بهتر بگوئیم هویتی مستقل داشته باشد نمای بیرونی در هر دو حالت همخوان با نمای درونی است و معطوف به هدف ویژه ای است انگیزه کاربرد مکان جستجو در پی پناهگاه است که خود زمینه ساز شکل گیری معماری بومی بوده است.
اغلب ضرورت می یابد که این جسنجو همخوان با محیط مشخص

همخوان با فهمی از اینجا بودگی hiersein روی دهد و از انجا که هر محیط پایداری طبیعی دارد که مختص همان محیط است این همخوانی و هماهنگی در عرف ریز پا دید پا ثبات خود را نشان می دهد در عرفهای معماری کهن که همگی بر گونه های صوری استوار بوده اند شیوه ساخت و ساز و نظام و سامانه فضایی به یاد و خاطره یگانه پنداری و جهت گیری خودگیری را دامن می زده اند اگر امروزه این پس زمینه مشترک در حال نابودی است دلیل آن را می توان به جهانی که به آن می زییم منسوب کنم اما مردمان به ضرورت نیازمند پناهگاه هستند و زندگی کماکان در حال روی داد

ن است به همین دلیل این عرفها در معماری تا حال حفظ شده اند اما به شیوه ای متفاوت شاید تأویلی نوین از سرشت یا رد پای مکان نیز بتواند در نگاه داشت عرف در معماری یاری رساند سبک هر سرشتی نشان از کیفیتی اصیل دارد و در این مورد خاص نشان از شیوه هستی یک خانه.

سبک:
در اروپا سبکهای مشابهی در معماری مواجه می شویم گاه ساختمانهایی به سبک کلاسیک می یابیم و گاه بناهایی به سبک گوتیک این سبکها وجه های مشخص شهرهای اروپایی هستند اما حتی خود را در مناطق برون شهری نیز نشان می دهند و به ویژه در کلیساها که معماری آنها شاید کاملا نشان تمایز سبک است از شیوه های معماری بومی و سنتی که به نسبت ایستا هستند و محدود به یک مکان و منطقه مشخص هستند پیداست که معماری سبک بومی دار را می توانیم در هر جایی سراغ گرفت این معماری خود را همخوان با روح زمان و مکان که به آنها تعلق

دارد روز آمد و نو می سازد این در تناقض با گفته ای به نظر می آید که معتقد است حضور یعنی در جای بودن زیرا آنچه که در همه جا ظاهری شود دیگر نمی تواند جایی داشته باشد و نمی تواند به هنر مکان ارتباط یابد اما آیا بهتر نیست که معماری سبکها را هنر مکان اما به تعبیر دیگر به شمار آوریم یعنی آنرا با مفاهیمی جهانی لحاظ کنیم در اینجا می خواهیم نشان دهیم، که بیان جهانی سبکها دقیقا همان مسئله مورد بحث این روزهاست و این کار را با توضیحی پیرامون این نکته آغاز

می کنیم که سبک همواره و در همه جا به یک صورت خود را آشکار نمی سازد سبکها خود را به خصیصه های بومی و منطقه ای همخوان می سازد و با معماری بومی همکنش دارد از این رو شاید مطمئن تر این باشد که بگوئیم معماری سبکها به شکلی مضاعف می باید هنر مکان به شمار آید به عنوان یک اصل عمومی و منطقه ای بیان شده باید گفت که این معماری مکانها و مناطق مختلف را یگانه می سازد و این را به ذهن یاد می آورد که آسمان جهان در هم جا همین رنگ است هر چند که حتی در دو نقطه این همان نیست.

معماری سبکها یا بهتر بگوئیم معماری یادوارگی تجلی پایداری و تفاوت است و شاید پاسخی بی زمان است به دشواریها و مسائل مربوط به مکان در اینجا نخست شیوه های هستی سبکها را بیان خواهیم کرد و سپس نقش تاریخی آنها و ارتباط دشوار میان معماری بومی و یادوارگی را توضیح خواهم داد.

گونه های به نسبت ثابت معماری بومی بر مقتضیات مشخص وابسته اند کاربردهای کمابیش تغییر ناپذیری دارند وحدت جغرافیایی آنها از پیش تعیین شده است در حالی که معماری سبکی خود را از این گونه شناسی ها رها کرده اند تا کاربردی همگانی و مصداق پذیر از مکان ارائه البته این طوری نیست که معماری سبکی فاقد ابعاد گونه شناختی باشد اما گونه های بکار رفته در آن می باید عمومیت و انعظاف پذیری زیادی از خود نشان دهند به دیگر سخن باید به گشتالهایی نزدیک باشند که امکان همپیکری گونه شناختی را فراهم می کنند.

خانه های اعیانی برای نمونه ، یک سر نمون از چنین معماری به شمار می آید این نوع خانه خاستگاه معماری بومی اروپایی را تشکیل می دهد و می باید افزود که نقش مهمی در پیشبرد و شکل گیری سبکهای معماری ایفا کرده است پیش انگاشت سبک وجود اصلی است که در خود امکان و توانمدی بالقوه آشکارگیهای محلی و منطقه ای را گنجانیده باشد اینکه مگارن دارای چنین

توانمندیهایی است بستگی به این حقیقت دارد که بپذیریم مگارون با عدم تمرکز و جهت دار خود (دهلیز و ورودی و آتشدان) به وضوح لحظه های کاربرد رویارویی و کشف دوباره مکان را بیان می کند و از این رو کمابیش خود را در نمای تمامی خانه های پس از خود حاضر و آشکار می سازد در معماری یا یادوارگی یونانی این را به معنی حضور و سکونت خدایان می دانستند و به تعبیر دیگر پرستشگاه یا همان مکان آتشگاهی و تجلی در یک پرسشگاه محراب یا تندیس یکی از خدایان جانشین آتشدان مرکزی خانه های یونانی شده و این محتوای یک بنای یونانی را تعین می کند که

در پیراستون (pertsusis) یا نظام ستون بندی پیرامونی بنا دوباره ظاهر می شود بدین ترتیب کل بنای یک پرسشگاه عبارت است از تجسد یافتگی یک سرشت یا خصیصه کلی پرسشگاه یونانی دو صورت بنیادین سبکهای معماری را به پیش نهاده است تناوری (تجسد یافتگی) و سامانیایی هندسی(پذیرش) را.

این حقیقت که پرسشگاه های بسیار مشابه در مکانهای متفاوت یونان برافراشته شده اند نشان این می دهد که یک سازه مفصل بندی شده قادر است حتی در صورتهای همانند سرشت های متفاوتی را بازتاب دهد. بدین ترتیب پرسشگاه ماوای خدای محلی است که در آن بنا شده است معماری سبکی هنر مکان به برجسته ترین صورت ممکن از این واژه است من از آنرو این سنت

برجسته را به کار گرفته ام که تأئید کنم هر مکان منفرد به یک زمینه کلیتر متعلق است که هر چند بنیانی اصیل نیز دارد- در محدوده جهان فرهنگی خاصی قرار می گیرد و هرگز نمی تواند سرشتی جهانی داشته باشد پرسشگاه یونانی به عنوان بهترین نمونه تنها در محدوده مرزهای فرهنگی خاصی قرار می گیرد و هرگز نمی تواند سرشتی جهانی داشته باشد پرسگاه یونانی به عنوان

بهترین نمونه تنها در محدوده مرزهای فرهنگی اروپا معنا می یابد یعنی در جایی که قرار است آن اصل بنیادین را که تجسد یافتگی کیفیات ویژه در معماری است عینیت بخشد شاید چنین به نظر رسد که این شکل مادی سازی می باید حتما ارزشی جهان شمول داشته باشد اما به واقع چنین نیست.

سبک به معنی وجود صورتهای کامل صرف نیست، بلکه زبانی ساخته شده از فرم است که می تواند برای عینیت پذیری کلیتهای همواره نوشونده به کار آید و امکان حاضر ساختن موقعیت های کلی و زمانی را چونان نمودی از سویه ای کلی و همگانی فراهم آورد این دلیل آن است که کلا سیستم در معماری شده های متمادی در بیان امکان و توانمندی تغیر و دگرگونی به شیوه اروپایی تا بدین حد توفیقی داشته است.

به واقع شاید بتوان سبک را سکونت گاه حضور معنی کرد بدان که سبک این توانایی را دارد که ساختاری را گرد آورده که به عنوان چارگانه (qudrutuye) دانسته و آن ادراک می شود این حقیقت که کلاسیسم چنین در دراز مدت دوام آورده نشان می دهد که جهان کلاسیک افق بسیار گسترده ای را پیش رو پدید می آورده و ساختار دونی بسیار متمایز پذیری داشته است.
مسئله پیشبرد و دگرگونی سبکها در عین حال نشان می دهد که هر گونه موضع گیری ابتدایی می باید معطوف باشد به حاضرسازی سرشت بنیادین و طبیعی هر فرم ساخته شده.

ستون در معماری یونانی انسان ریخت است زیرا باز نمایانگر سرشت و خصلت انسان و محیط پیرامون اوست ستون برای یونانی بخشی از تصویر جهان نیز به شمار می آید و به همین دلیل است که ما نیز آنرا نماینده نظم معماری می دانیم اصطلاح انسان ریخت می تواند مصداقهای فروان داشته باشد اما در اصل بدان معناست که بدان انسان الگوی حضور رو باز نمایی آن قرار می گیرد.
برای کاربری های متفاوت نظامهای متفاوتی ضرورت می یابند و این نظامها گاه در کلیت هایی ایفای نقش می کنند که از جمع چیزی تک تک عناصر سازنده شان فراتر می روند این ارتباط از طریق سبک اعمال می شود.

به طور کلی معماری کلاسیک یونانی نزدیکی و تناوری را گرد می آورد و این همان خصیصه یا سرشتی است که به یاری مفصل بندی کلاسیک و انعطاف پذیر در این معماری بر آن تأکید می

شود ته ستون، تنه و سر ستون هنگامی که با یکدیگر جمع شوند هم نهادی سرشت ها را ممکن ساخته اند در این زمینه بجاست که به وحدت و یگانگی انرژی و وقار دور یک اشاره کنم.
در معماری رومی، از سوی دیگر، نظامها شیوه های ستون سازی نقشی متفاوت بر عهده دارند. ستونها دیگر عناصر سازنده بیشمار نمی آیند، بلکه از نمای بیرونی بر گرفته می شوند و در برخی از دیگر گونه های ساختمانی، ستون همچون opus caementicium (اثر/بنای سیمانی)- که تکنیک رومی بناهای بتنی بوده است- به کار می رفته اند.

می توان گفت که کلاسیسیم رومی مستقیما بر مکان متکی بود، و این اهمیت و اولویت فضا را بیشتر نمایان می ساخت. بیشترین نقش و سهم معماری رومی ‚پیشبرد و دگرگونی سبک شناختی” است که بر موضع شناسی و ابعاد فضایی آن تاکید مشهود گذاشته می شود، اما این سبک تماما هندسی باقی می ماند تقارن محوری و تقارن مرکزی در معماری رومی در سکونتگاههای انسانی به کار می رفتند، یعنی هم در طرح (design) و هم در آرایش (layout) شهرها و فوروم ها.

هم یونانیان و هم رومیان تماما همخوان با هوا سپهر مکان عمل می کردند و آن را در شمار می آورند و حتی در فهم خود از امر مقدس آن را دخالت می دادند. روح مکان، به واقع، ایده ای رومی است اما چون نقش این روح را حتی بیش از سرشت متعین بر می شمرند، گاه بدان“ خدای ناشناخته” نیز می گفتند.

برای رومیان آرامش و جنبش کیفیات ‚بیرونی” بودند که می باید درونی سازی می شدند فرایند این درونی سازی با مسیحیت روی داد، که“ آرامش” در آن برای نخستین بار نقش اول را ایفا می کرد، و معنای فراگیر و جهان شمولی به همراه می آورد، هوا سپهر همواره تابعی از نور و روشنی است.
گونه های زمینی را نور آسمانی یگانه می سازد، و چونان کلیتی یکپارچه به یکدیگر پیوندشان می زند. از اینرو- نه چندان همانند رویدادی تصادفی- مسیح را “ نور عالم” بر شمرد و مظهر تجسد یافتگی خود خدا قلمداد نمودند، که خود را در یگانگی و توحیدش متجلی ساخته و جانشین پانتئون قدیمی شده بود.

اکنون می پرسم که معنای چنین رخدادی برای کلاسیک چه می توانست باشد. نور، آنگونه که در مسیحیت مطرح می شود، بیانی از یک کلیت فراگیر در نوردنده است، مگر نه آن است که می باید موضع کلاسیک را از درجه ی اعتبار ساقط کند؟ نه الزاما چنین نیست، زیرا با شمول پذیری نیروهای متکثر طبیعت سرشت رقیق نمی شود، بلکه در عوض در قالب نظامی متعالی تر به یکدیگر می

پیوندند. این یگانگی و پیوند را می توان در بناهای اروپایی مسیحی مشاهده کرد، که در آنها ردیف ستونها در امتداد شبستان یا ناو کلیسا نمادی است از وضعیت زمینی انسان بر کره ی خاک، انسانهایی که گروهی به پیش می روند تا به مقصود مشترکی برسند.

ستونها به حوزه ی دون، حوزه ی زمینی تعلق دارند که آنها را سایه در خود فرو می گیرد، و در عوض نور را از روزنه ها و پنجره ها، که در بالای شبستان یا دالان آراسته شده اند، به درون می تابد منطقه ای پائینی/ زمینی و مناطق بالایی/ آسمانی با برق خیره کننده‌ی موزاییکها که دیوار را به سطحی درخشنده بدل می کند، ماده زدایی می‌شوند. نمای درونی، شکلی است از بر

همنهی آسمان درخشنده بدل می کند، ماده زدایی می شوند. نمای درونی، شکلی است از بر همنهی آسمان و زمین، اما اکنون در کلیسای مسیحی نور مسئول اجرای آن شده است، در حالی که پیشتر انتزاعات هندسی چنین نقشی را بر عهده داشتند


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله رول بازکن تک مرحله ای نوار نقاله جهت رول های دوقلو با word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله رول بازکن تک مرحله ای نوار نقاله جهت رول های دوقلو با word دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله رول بازکن تک مرحله ای نوار نقاله جهت رول های دوقلو با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله رول بازکن تک مرحله ای نوار نقاله جهت رول های دوقلو با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله رول بازکن تک مرحله ای نوار نقاله جهت رول های دوقلو با word :

سال انتشار: 1393
محل انتشار: بیست و دومین کنفرانس سالانه مهندسی مکانیک
تعداد صفحات: 4
چکیده:
در صنایع معدن ، تونل سازی و دیگر صنایعی که از نوار نقاله با طول زیاد استفاده می شود به دلیل افزایش مسیر حمل مصالح تا محل تخلیه با پیشروی دستگاه حفار نیازمند اضافه کردن تسمه است. این تسمه ها به صورت رول تهیه می گردد. تسمه های با طول بیشتر معمولا به صورت دوقلو در کارخانه رول می شود. جهت به کارگیری رول های دوقلو ابتدا بایستی به صورت تک رول جمع شوند. مشکل فنی در نحوه تک رول کردن آنها است. روش هایی که تاکنون به کارگیری می شد زمان بر بوده و هزینه زیادی در بر داست و نیز فضای زیادی جهت باز کردن این رول ها نیاز بود. همچنین نوار به صورت فشرده جمع نمی شد. راه حل موجود ارائه وسیله ای با سازه خرپایی متحرک که شفت های رول دوقلو در دو انتهای آن قرار می گیرد و به دلیل خاصیت الاکلنگی ظرفیت های مختلفی از نوار را می توان بکار برد. همچنین به دلیل تماس رول پرشونده روی درام محرک و فشار در اثر وزن رول باعث سفت جمع شدن ان می گردد و به دلیل محرک کردن درام زیر روال پرشونده نیاز به موتور گیربکس با ظرفیت پایین و صرف انرژی کمتر و در نتیجه سبب پایین آمدن هزینه های می گردد. این روش در تک رول کردن رول های دوقلو نوار نقاله و بسته بندی با ظرفیت بالای موادی مانند تسمه نقاله، کاغذ و نایلون به صورت رول دوقلو می تواند به کار گرفته شود.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید